زین الدین زیدان؛ روز و روزگاری در یوونتوس
تاریخ انتشار: ۱۴ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۶۷۸۹۶۵
زین الدین زیدان هافبکی با تواناییهای فوق العاده، رهبری زمان شناس و مربیای رکوردشکن است. تفکرات او به این معناست که نتیجهگیری و موفقیت هرگز از او دور نمیشوند. قطعا رئال مادرید بیشترین سود را از تواناییهای زیدان برد، اما باشگاهی که او را به یکی از بهترینها در میان تیمهای فوتبال اروپا و گرانقیمتترین فوتبالیست جهان تبدیل کرد، یوونتوس بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اختصاصی طرفداری - سری آ در اواخر دهه 1990 در اوج قدرت خود قرار داشت و بهترین بازیکنان فوتبال جهان در برترین باشگاههای ایتالیایی حضور داشتند و مردم سراسر جهان هر هفته شاهد بازیهای آنها بودند. در دورهای که یوونتوس و میلان برای قهرمانی در لیگ میجنگیدند، باشگاههایی نظیر پارما، اینتر، لاتزیو و فیورنتینا حریف سادهای برای آنها نبودند. در این دوره همچنین شاهد استعدادهای بزرگی در سرزمین چکمه بودیم: رونالدو با سرعت و تکنیک برزیلیاش هر دفاعی را از هم میپاشید، روبرتو باجو با موهای دم اسبیاش همچنان دلبری میکرد و این در حالی بود که گابریل باتیستوتا به گلزنیهایش ادامه میداد. انتقال زیدان هم قمار بزرگی بود و او با وجود شروع لرزانی که داشت خیلی زود نامش بر سر زبان هواداران تیم افتاد. ورود مرد فرانسوی به تورین با شک و شبهات بسیاری همراه بود. گرچه او در یورو 96 پیراهن تیم ملی کشورش را به تن کرده بود و با بوردو به فینال جام یوفا رسیده بود، اما هواداران هنوز از تواناییهایش مطمئن نبودند. ماههای آغازین حضور او در ایتالیا هم به این شک و تردیدها دامن زد. او در کنار آنتونیو کونته و دیدیه دشان خط هافبک بیانکونری را تشکیل میداد و در ابتدا وظایف جدیدی همچون بازسازی در عمق به او محول شده بود. به این ترتیب، در فاصله چند ماه زیدان نیمکت نشین گشت. میتوان گفت که کونته، موجب بازگشت زیدان به ترکیب تیم شد.
زین الدین زیدان و سالهای بازی با پیراهن یوونتوسمصدومیت این هافبک ایتالیایی، این شانس را به زیدان داد که برای جا افتادن در ترکیب تیم تلاش کند. مارچلو لیپی هم به سیستم 2-4-4 رو آورده بود و زیدان در خط هافبک چهار نفره تیم، آزادی عمل بیشتری برای شرکت در کارهای تهاجمی و کمک به مدافعان تیم داشت و گاها نقش یک شماره 10 را هم بازی میکرد. یک دیدار خانگی در لیگ برابر اینتر، زیدان را در قلب یوونتوس جا انداخت. بازی در اکتبر 1996 برگزار میشد و زیدان با جادوی پاهایش هر وقت که دلش میخواست مدافعان اینتر را از پیشرو بر میداشت. یوونتوس در طول 90 دقیقه حاکم توپ و میدان بود و سرانجام با ضربه ولادیمیر یوگوویچ دروازه نرآتزوری را گشود. سپس زیدان با ضربهای پای چپ از بیرون محوطه جریمه کار اینتر را یکسره کرد؛ این نتیجه در آینده این بازیکن و باشگاه بسیار تاثیرگذار ظاهر شد. یوونتوس در پی کسب اسکودتو بود و بعد از آن بازی برابر اینتر، تنها دو بار در ادامه فصل شکست خورد. با وجود رقابت برای قهرمانی در ایتالیا، آنها روی لیگ قهرمانان اروپا هم تمرکز کرده بودند تا از عنوان قهرمانیشان دفاع کنند. بعد از اینکه آنها در گروه منچستریونایتد، فنرباحچه و راپیدوین شکست ناپذیر ماندند، در یک چهارم نهایی به مصاف روزنبورگ رفتند و زیدان نخستین گل یووه در دیدار برگشت را به ثمر رساند تا برتری را در مجموع از آن بیانکونری کند.
زین الدین زیدان در کنار دیدیه دشان و آلسیو تاکیناردیآنها در نهایت روزنبورگ را از پیشرو برداشتند و به نیمه نهایی صعود کردند، جایی که زیدان خودش را به عنوان یکی از بهترین بازیکنان فوتبال جهان جا انداخت. بیانکونری برای دومین صعود متوالیاش باید آژاکس را شکست میداد. آنها در حالی در بازی برگشت میزبان بودند که آژاکسیها را در آمستردام 2-1 شکست داده بودند. زیدان در دل آلپی سه بار پاس گل داد و گل چهارم تیمش را به ثمر رساند تا خط دفاعی حریف هلندی را به کل به هم بریزد. درخشش زیدان، یوونتوس را به فینال مونیخ فرستاد تا در آنجا مقابل بروسیا دورتموند قرار گیرند. فصل فوق العاده او به شکل غمانگیزی خاتمه یافت. جایی که اوتمار هیتسفیلد وظیفه جلوگیری از زیدان را بر پل لامبرت محول کرده بود. دبل کارل هاینز ریدل دورتموند را در نیمه اول پیش انداخت و به محض گلزنی الساندرو دل پیرو، لارس ریکن گل سوم زنبورها را به ثمر رساند تا جام به وستفالن اشتادیون فرستاده شود. تاکتیکهای هیتسفیلد رویای دو قهرمانی متوالی یوونتوس در اروپا را از بین برد. وقتی فصل جدید شروع شد، لیپی از سیستم 2-1-3-4 محبوبش دست کشید و به 2-1-4-3 رو آورد در حالیکه از زیدان به عنوان شماره 10 استفاده میشد. با ورود ادگار داویدز هلندی از آژاکس در دسامبر 1997، زیدان آزادی بیشتری برای حضور در یک سوم دفاعی حریف پیدا کرد.
زین الدین زیدان در جدال با توماس هلوگ مدافع میلاناو در خط حمله به دو تن از بهترین مهاجمان فوتبال ایتالیا یعنی الساندرو دل پیرو و فیلیپو اینزاگی کمک میکرد. برخلاف تصور همه، سیستم جدید استعدادهای مدافعان تیم را شکوفا میکرد. سه مدافع وسط یوونتوس مورنو توریکلی، مارک لولیانو و پائولو مونترو بودند، در حالیکه آنجلو دیلیویو و جانلوکا پسوتو مدافعان کناری تیم بودند. با وجود مثلث تهاجمی مذکور و حضور دشان و داویدز در خط هافبک، لیپی به اهدافش رسید. این بار اینتر با حضور ستارگانی نظیر رونالدو، دیگو سیمئونه و آلوارو رکوبا اصلیترین رقیب یووه در راه فتح اسکودتو بود. زیدان هم نقش به سزایی در روند 14 بازی بدون شکست ابتدایی یوونتوس در سری آ داشت. گرچه نخستین شکست یووه در فصل برابر اینتر و با گلزنی یوری ژورکائف رقم خورد اما زوج دلپیرو و اینزاگی رکورد 61 گل زده را به ثبت رساندند و یوونتوس در ادامه تنها یک بار دیگر شکست خورد و فصل را با پنج امتیاز بیشتر از اینتر به پایان برد. یووه بار دیگر تمرکزش را روی لیگ قهرمانان اروپا گذاشته بود؛ جایی که زیدان مرد بازیهای بزرگ آنجا بود. او در دور گروهی دو بار گلزنی کرد که شامل گلزنی در اولدترافورد برابر منچستریونایتد هم میشد. یووه دور گروهی را پایینتر از منچستریونایتد در جایگاه دوم به پایان برد و باید در یک چهارم نهایی به مصاف دینامو کیف میرفت. در حالیکه بازی رفت با نتیجه 1-1 تمام شده بود، زیدان کنترل بازی برگشت را به دست گرفت و در شبی که اینزاگی سه گل و دلپیرو یک گل زد، هتتریک پاس گل داد. بهترین هافبک فوتبال اروپا بازهم نشان داد که در سختترین شرایط بهترینِ خودش را به نمایش خواهد گذاشت.
زین الدین زیدان و تیری هانری در یوونتوس سال 1999فصل 98-1997 هم یکی دیگر از نقاط عطف دوران فوتبالی زین الدین زیدان بود. موناکو حریف آنها در نیمه نهایی برای صعود به سومین فینال لیگ قهرمانان متوالی آنها بود. زیدان و یارانش در مجموع با نتیجه 6-4 مقابل موناکو به پیروزی رسیدند تا در فینال آمستردام به مصاف پرافتخارترین تیم این رقابتها یعنی رئال مادرید بروند. با وجود اینکه لوس بلانکوس فصل را در جایگاه چهارم لالیگا تمام کرده بود، اما همچنان ستارگان بزرگی را در تیمش داشت؛ فرناندو هیرو و روبرتو کارلوس در دفاع، فرناندو ردوندو در خط میانی و کلارنس سیدورف و رائول در خط حمله. اینبار وظیفه از کار انداختن زیدان در فینال اروپا برعهده کریستین کارمبئو بود. او به خوبی زیدان را از کار انداخت و رئالیها با تک گل پردراگ میاتوویچ برای دومین سال پیاپی یوونتوس را در فینال اروپا ناکام کردند. به این ترتیب، لیگ قهرمانان اروپا به تنها جامی تبدیل شد که زیدان طی دوران حضورش در یووه موفق به کسبش نشد. چهار هفته بعد، او با دو گلی که در فینال جام جهانی به ثمر رساند به تیم ملی فرانسه کمک کرد تا با شکست برزیل به قهرمانی در این مسابقات برسد. سپس زیدان برنده توپ طلا شد؛ او دیگر رسما بهترین بازیکن فوتبال جهان شده بود. در فصل بعد، شرایط در تورین تغییر کرده بود. تیم لیپی به ورطه تکرار افتاده بود و در ماه دسامبر به اندازه دو فصل قبلی شکست خورد. آنها در لیگ قهرمانان اروپا هم ضعیف ظاهر شدند و در مرحله گروهی به پنج مساوی و تنها یک برد رسیدند.
زین الدین زیدان و ستارگان منچستریونایتد - نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا 1999بعد از مصدومیت زانوی ماه نوامبر دلپیرو در دیدار مقابل اودینزه اوضاع وخیمتر شد. در فوریه، لیپی رفته بود و کارلو آنچلوتی جانشینش شده بود. آنچلوتی هنوز بیتجربه بود و از آنجایی که نمیخواست ریسک کند و همچنان از زیدان به عنوان شماره 10 بازی بگیرد، سیستم 2-4-4 خودش را به 2-1-3-4 تغییر داد. با این حال تغییری در نتایج حاصل نشد. گرچه آنها به نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا رسیدند، اما در سری آ هفتم شدند و فصل را بدون جام تمام کردند. زیدان هم در طول فصل تنها دو بار گلزنی کرد تا توپ طلایش در سال بعد به ریوالدوی بارسلونا برسد. یووه فصل بعد را خوب آغاز کرد و پیش از شروع آن در جام اینترتوتو به قهرمانی رسید. با این حال آنها ناچار به تمرکز کردن به روی سری آ بودند. در یکی از جذابترین فصول سری آ، یووه باید با لاتزیوی اِسون گوران اریکسنی رقابت میکرد که ستارگانی نظیر الساندرو نستا، دیگو سیمئونه و پاول ندود را در ترکیب خود میدید. با این حال دلپیرو، اینزاگی و زیدان هم بار دیگر ثبات خود را به دست آورده بودند. آنها در دیداری سرنوشت ساز در ماه آوریل به مصاف هم رفتند. گرچه یوونتوس با شکست برابر میلان پا به این مسابقه میگذاشت، اما همچنان شش امتیاز از لاتریو بیشتر داشت. با اخراج چیرو فررا از یووه، لاتزیو موفق به گشودن دروازه این تیم و پیروزی در این مسابقه شد. هرچند که بانوی پیر هنوز بالاتر از آنها بود. در حالیکه تنها سه بازی تا پایان فصل باقیمانده بود، یووه پنج امتیاز از لاتزیو بیشتر داشت.
زین الدین زیدان یکی از برترین بازیکنان تاریخ فوتبالشکست مقابل ورونا اما امیدهای لاتزیو برای قهرمانی را زنده نگه داشت. در دیدار خانگی برابر پارما، تک گل دلپیرو این شانس را به یووه داد که در روز آخر همه چیز در دست خودش باشد. در حالیکه بازی هفته آخر آنها برابر پروجا یک ساعت دیرتر از موعد مقرر برگزار شد، با توجه به پیروزی 3-0 لاتزیو، مشخص شد که یووه برای قهرمانی محکوم به پیروزی است. تک گل فوق العاده الساندرو کالوری برای پروجا به معنای از دست رفتن جام برای یوونتوس و فتح اسکودتو توسط لاتزیو بود. یووه باز هم فصل را بدون کسب یک جام معتبر به پایان برد. زیدان در تابستان باید در یوروی هلند و بلژیک حاضر میشد. جایی که موفق شد یک قهرمانی ملی دیگر با فرانسه به دست آورد و عنوان بهترین بازیکن تورنمنت را از آن خودش کند. بعد از قهرمانیهای باشگاهی، ملی، گلها، پاس گلها و توپ طلاها زیدان به بازیکن مورد علاقه بزرگترین باشگاههای دنیا تبدیل شده بود. با این حال زیدان فصل 01-2000 را هم در تورین سپری کرد. آنها لیگ را با اختلاف کمی نسبت به رم تمام کردند و در قعر جدول گروهشان در لیگ قهرمانان اروپا قرار گرفتند. این فصل به آخرین فصل زیدان در تورین تبدیل شد. فلورنتینو پرز و رئال مادرید، زیدان را در ازای 46 میلیون پوند به پایتخت اسپانیا آوردند تا کهکشانیهای مدرن ساخته شود. با وجود اینکه زیدان طی دوران حضورش در یووه برنده لیگ قهرمانان اروپا نشد و در دو فصل متوالی اسکودتو را در لحظه آخر از دست داد اما در نوامبر 2017 به مناسبت صد و بیستمین سالگرد تاسیس یوونتوس جزو بهترین بازیکنان تاریخ باشگاه قرار گرفت. او طی 151 بازی موفق به ثمر رساندن 31 گل، ثبت 26 پاس گل، کسب یک توپ طلا، دو جایزه بازیکن سال فیفا، دو سری آ، یک سوپر کاپ اروپا و یک جام اینترکونتیننتال شد.
زین الدین زیدان و جایزه توپ طلا در سال 1998بسیاری معتقدند که شهرت زیدان از رئال مادرید و فرانسه نشات گرفته اما بدون تردید این یوونتوس بود که او را در مسیر اسطوره شدن قرار داد.
اخبار داغ
مربی برزیلی، تمرینات پرسپولیس را به دست گرفت / عکس فرشید اسماعیلی در قطر جراحی شد + عکس اختصاصی طرفداری پیر امریک اوبامیانگ گزینه جدید چلسی برای تقویت خط حمله پیتر فیشر: سادیو مانه کدام خری است؟منبع: طرفداری
کلیدواژه: لیگ قهرمانان اروپا زین الدین زیدان بهترین بازیکن برای قهرمانی ثمر رساند رئال مادرید نیمه نهایی زیدان هم توپ طلا دل پیرو پاس گل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۶۷۸۹۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روزگاری جامعه مداحی از مراجع تقلید اجازه نقل حدیث میگرفت
خبرگزاری مهر- دین و اندیشه- زینب حسینی روش: فرهنگ مدح و مداحی یکی از عوامل مهم در ترویج اندیشه اسلامی شیعی و تثبیت آن در طول تاریخ ایران اسلامی به شمار میرود و در طول تاریخ مداحان و شاعران فراوانی با استفاده از اشعار، سیره و رفتار اهل بیت (ع) را با اسلوبهای هنری و قالبهای جذاب پایدار و تأثیرگذار توصیف و به مخاطبان انتقال دادند.
هیأت فرصتی برای پرورش انسان و انسانسازی است که اگر به این مقوله بها داده نشود و آموزشهای لازم صورت نگیرد، خسارتی را در پی خواهد داشت و چون مداحان و هیأتهای مذهبی با جمعیت قابلملاحظهای از افراد جامعه بهویژه جوانان و نوجوانان در ارتباط هستند میتوانند نقش مؤثری در تربیت آنان داشته باشند بنابراین اگر محتوایی که مداحان و هیأتهای مذهبی به مخاطبان خود میدهند، غنی نباشد ممکن است تربیت دینی جوانان بهویژه انگیزه حضور مردم در مجالس دینی با چالش روبهرو شود.
بر همین اساس در بیست و ششمین گام مصاحبه با مداحان با قاسم رضایی مداح اهل بیت (ع) گفتوگو کردیم که بخش اول آن تقدیم نگاهتان میشود:
*از نقطه شروع مداحی بفرمائید و اینکه چطور وارد این عرصه شدید؟ از محضر کدام اساتید در این زمینه بهره بردید؟
اجازه میخواهم با یک شعر شروع کنم؛
هر کس به نوحه خوانی او انتخاب شد / از انتصاب حضرت ختمی ماب شد
مداح شد ز روز ازل هر کسی گلش / مخلوط با غبار ره بوتراب شد
این انتصاب ما که بر او نوحه گر شویم / قبل از ولادت من و عالیجناب شد
بر هر زبان اجازه ذکرش نمیدهند / خفاش کی مدیحه گر آفتاب شد
زیر سوال گر برود ذاکر علی / باید برای فاطمه فکر جواب شد
رحمت به محتشم که به یک نوحه خوانی اش / مرغ هوا و ماهی دریا کباب شد
فردا که پرسش از همه گردد چه داشتی / گوید حسین: نوحه سرایان حساب شد
در همین ابتدا بگویم که من حقیقتاً شرمنده اهل بیت هستم، از این جهت وقتی جایی میروم خجالت می کشم که بگویم مداحم و میگویم من استاد دانشگاه هستم. یک زمانی در جوانی بدون لکنت میگفتم من مداحم.
حتی زمانی که در سپاه منصب داشتم هر جا میرفتم میگفتم بگویید ذاکر امام حسین (ع) است اما الان دیگر رویش را ندارم و خود را شرمنده آل الله میدانم. من هم مانند همه شیعیان در دامن پرمهر مادرم حب اهل بیت را دریافت کردم. دایی من مرحوم مشهدی جمال قلی بیگی شاعر و نوحه سرا بود و درس خوانده مکتب خانه بود میگفت و مینوشت بعد همان را با صوت بسیار خوش میخواند. عمویم هم در سالهای قبل از انقلاب وقتی که با هیأت روستا به مشهد مشرف میشدند نوحه میخواند، آن زمان شاید چهل پنجاه تا ضبط صوت میگذاشتند و صدایش را ضبط میکردند. مردم میگفتند استاد سبزعلی وقتی نوحه میخواند دیگر احتیاجی به روضه نیست. ایضا مرحوم پدرم هم خوش صدا و مشوق خوبی برای ما بودند روستای ما روستای پرجمعیتی بود. یک معلمی داشتیم که اهل نیشابور بود، هیأت را ایشان در روستا بنا کرد، در این هیأت نهجالبلاغه و رساله امام را برای مردم میخواند البته به دلیل شرایط خفقانی که بود میگفت رساله آیت الله خویی یا فلان مرجع است.
یادم است که اولین نوحهام را شب ششم محرم برای حضرت قاسم (ع) خواندم، حتی شعرش هم یادم است؛
خواهرم از حرم گلاب و قرآن بیار که به میدان رود نوگل باغ بهار
قاسم بن الحسن پوشد از خون کفن من غریبم
این اولین باری بود که من خواندم، لرزیدم ولی خواندم از یک طرف عمو و از یک طرف دایی مشوق من بودند نوحه که تمام شد و ترس من هم از خواندن جلوی جمع تمام شد.
من فقط نوحه میخواندم، تا اینکه انقلاب شد. یکی از دوستان ما که در دفاع مقدس به شهادت رسید ایشان اهل دعا و نیایش، دعای کمیل و زیارت عاشورا بود.) شهید شکرالله غفوری (ما آن موقع اصلاً غیر از دعای توسل بقیه دعاها را نمیشناختیم، این شهید بزرگوار بود که دعا و زیارت خواندن را باب کرد. من هم کنار ایشان میخواندم، تا اینکه پایم به جبهه باز شد، مخصوصاً در پادگان آموزشی سپاه چون من خوش صوت بودم فرمانده پادگان هر جایی که من را میدید در برنامههای مختلف صبحگاه، شامگاه و غیره دعوت به خواندن میکرد. تا اینکه کم کم علاوه بر نوحه سایر جوانب مداحی را مانند دعا و مناجات را هم شروع کردم. البته شهید جمال قریشی که معاون فرهنگی پادگان بودند خیلی راهنمایی میکرد.
در عنفوان جوانی در روستایمان یک کتابخانه با چهار هزار عنوان کتاب راه انداختم، اما متأسفانه یک روز که از جبهه برگشتم دیدم یک عده کتابها را ورق ورق کرده و در بین میوههای چیده شده گذاشته بودند. خیلی ناراحت شدم و با گریه به خانه برگشتم و ماجرا را برای مادرم تعریف کردم. مردم هم که از ارزش این کتابها آگاه نبودند آنها را برای استفاده در باغ برداشته بودند، برگشتم و از باغها آن مقداری که سالم مانده بود را جمع کردم که چیزی حدود صد و پنجاه عنوان میشد.
علاوه بر خواندن کم کم مطالعهام هم زیاد شد و شروع به نوشتن هم کردم. برای شهید بهشتی یک مقاله نوشتم، در جبهه جایزه گرفتم راجع به نهجالبلاغه هم یک نوشته دارم. یادم هست که درباره نهجالبلاغه نوشته بودم: دری است از درهای بهشت، به عثمان بن حنیف دنیا شناسی میآموزد برای حسن بن علی (ع) فلسفه بلند هستی، را تبیین میکند طلحه و زبیر را به محاکمه میکشد، شیطنت معاویه را برملا میکند و ابوموسی اشعری را در پیشگاه وجدان به محاکمه میکشاند.
*شما کدام لشکر بودید؟
ابتدا کردستان و گردانهای جندالله و در سومین اعزام به لشکر ۷۲ رفتم، تقریباً پای ثابت دوکوهه و دعای کمیل و عزاداریها بودم. در آن دوران جواد علی گلی، رضا پوراحمد و حاج محسن هم بودند. خواندن برای یگانهای رزم و تشییع شهدا همیشه بود. بعد از جنگ من مسئولیت دایره قضائی و انضباطی نیروی زمینی سپاه را عهده دار شدم. در آن موقعیت هم باز پای ثابت حسینیه امام خمینی (ره) در پادگان شهید صفوی بودم، در شهادتها و ولادتها میخواندم. آقا عزیز همیشه میگفت یا رضایی بخواند یا آهنگران، مداح از بیرون نیاورید. ایشان به شدت با مداحان سلبریتی مخالف بود. آقا عزیز جعفری علاوه بر اینکه یک چهره نظامی هستند به شدت هم فرهنگی، دقیق و منظم هستند. تقریباً از این سالها بود که در وادی مجموعه مداحان افتادم. میتوانم بگویم از هفت هشت نفری که در این برهه با آنها آشنا شدم بهره زیادی بردم. دو جلد کتاب هم در این خصوص دارم. آبرومندان درگاه حسین (ع)، یازده پیرغلام که از دنیا رفتند. جلد دوم زندگینامه ۷۲ نفر از پیرغلامان از استانهای مختلف را نوشتم و بسیار برایم جذاب بود.
مرحوم آقای میرزاعلی آهی را از سال ۶۰ میشناختم، ایشان فرمانده کمیته استان سیستان بود خیلی نمیتوانستم ایشان را ببینیم گاهی در یادواره شهدا یا تشییع شهیدی میشد که میدیدم. از سال ۲۶ ارتباطم با ایشان مانند پدر و فرزندی شد. ایشان بنده را به نوشتن و تألیف کتاب ترغیب میکردند. تا آن زمان من زیاد نوشته بودم اما دنبال کتاب شدنش نبودم که ایشان دستور دادند، بعد از آن تا کنون ۴۰ عنوان کتاب تألیف کردم که حدود ۶۴ تایش چاپ شده و مابقی هم در حال چاپ است. از دیگر بزرگوارانی که من از آنها آموختم مرحوم نادعلی کربلایی است، فرزند ایشان شهید حسین کربلایی همرزم ما بودند، دو تا از فرزندانشان در جبهه شهید شدند. استاد دیگر حاج اسماعیل ولی خانی بودند که حقیقتاً نظیر نداشتند، ایشان هم پدر دو شهید بودند. نام و زندگینامه این دو مداح گرامی هم در کتابم آوردهام.
از زمانی که بسیج مداحان را تأسیس کردیم با افرادی ارتباط گرفتم که فوق العاده بودند، مانند مرحوم حاج محمود اکبرزاده در مشهد، هر وقت که برای مأموریت به مشهد میرفتم به نجاری ایشان سر میزدم، مینشستم و با ایشان صحبت میکردم و از ایشان اجازه میگرفتم که کارم را در خراسان شروع کنم. اگر بخواهم کلی بگویم همیشه سعی کردم از همه آدمها حتی از یک بچهای که میدیدم سرمشقی بگیرم. یادم هست در یک سفر کربلا یک آقای مداحی قرآن را به غلط خواند، یک پسربچه هشت ساله درگوشی به این آقا تذکر داد که شما اشتباه خواندید، ایشان هم عصبانی شد و فریاد زد گفت بچه برو بگو بزرگترت بیاد پسربچه گفت من نمیخواستم خودم را معرفی کنم من حافظ کل قرآن هستم، داستان آن روز پسربچه و مداح استاد من شد که اگر کاری را بلد نبودم ورود نکنم. این آموزه دین هم هست و اهل بیت به این مساله توصیه فرمودند که اگر کسی علم کاری را نداشت وارد آن کار نشود که این عین جهالت است. زندگینامه مرحوم علامه، حاج اکبر ناظم، آقا مصطفی هاشمی دانا، خالق فکری اردبیلی و بعضی عزیزان دیگر را نوشتم و سعی کردم از هر کدام بیاموزم.
*درباره آثار و تالیفاتتان در زمینه مداحی بفرمائید؟ از بین کتابهای خودتان کدام را مهمتر میدانید و علتش چیست؟
تالیفات بنده در سه حوزه متمرکز است؛ حوزه اول که تخصصم است حوزه حقوقی است. در حال حاضر چند تا از کتابهای حقوقی من در دانشگاه تدریس میشود که یکی از آنها را خیلی دوست دارم. کتاب «حق بر آموزش» مطالعه تطبیقی لوازم و مقتضیات بر آموزش در تمام دنیا کار شده است. این کتاب در خصوص حقوق عمومی نوشته شده و رستههای مختلفی دارد. جهاد دانشگاهی نام کتاب را به «حقی بر آموزش در اسناد بینالمللی و داخلی» تغییر داده است. از جمله بخشهای این کتاب میتوان به معلولین و آموزش، کودکان کار و آموزش، بازماندگان تحصیل و آموزش، زبان مادری و آموزش، ادبیات دینی و آموزش، جامعه شناسی، بومی سازی آموزش، لیبرالیسم و آموزش، سوسیالیسم و آموزش اشاره کرد.
حوزه دوم تالیفات بنده حوزه کتابهای تاریخی و فقهی است. کتاب «هدایت پنهان» تقریباً سه چهار بار چاپ شده است، این کتاب در خصوص نقش شبکه وکالت در پیام رسانی ائمه علیهم السلام به مردم است. از زمان حضرت جواد (ع) ارتباط مردم با اهل بیت خیلی بسته شد، اما حدود سی وکیل داشتند و از این طریق با مردم ارتباط میگرفتند.از جمله وکلای ائمه در این دوران علی بن یقطین، علی بن مهزیار، حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) و نواب اربعه بودند. این کتاب هم کتاب خوبی است که در رسانه هم از آن رونمایی شد. علامه جوادی آملی کتاب را که دیدند بوسیدند و هم از اسم کتاب هم از موضوع کتاب تقدیر کردند.
روزی جامعه مداحی از مراجع تقلید اجازه نقل حدیث داشتند اما امروز بعضی مداحان در پوشش خود دچار مشکل هستند، بعضی همین حکم ساده تشبه به کفار نداشتن را رعایت نمیکنند لباسهای تنگ یا خارج از شأن یک مداح میپوشند و کار خود را هم درست میدانند. متأسفانه مرجع اطلاعات بسیاری از مداحان و حتی برخی از روحانیون سرچ گوگل شده است، حتی مقتل را هم از سرچ گوگل به دست میآوردند و همین عدم مطالعه باعث شده تا برخی اطلاعات غلط را به مخاطب خود انتقال دهند
سومین حوزه تالیفات من حوزه مدیحه سرایی اهل بیت (ع) و شهدا است. چند کتاب درباره شهدا نوشتم، از جمله کتاب «دایرهالمعارف نینوا» که درباره شهدای تیپ نینوا است. اما در حوزه مداحی سه تا از کتابهایم را خیلی دوست دارم. کتاب «چهره بی غبار عاشورا در مقتل» یک کتاب ۶۶۰ صفحهای است که آیت الله حسینی اراکی در مقدمه آن نوشتند این کتاب در اسلام بی نظیر است. این کتاب تدریس هم شده است. در این کتاب ۱۰ عنصر مقتل شناسی را بررسی کردم. فایل کامل این کتاب را به یکی از مراکز مهم فرهنگی فرستادم، یک ماه بعد یک نفر از آن مجموعه با من تماس گرفت و گفت کتاب شما را بررسی کردیم، بسیار عالی است اما در اولویت ما نیست. گفتم میدانم اولویت شما این است که سی شب ماه رمضان تو دعا بگذارید، اگر اولویت فکر و تفکر بود الان به اینجا نمیرسیدیم. روزی جامعه مداحی از مراجع تقلید اجازه نقل حدیث داشتند اما امروز بعضی مداحان در پوشش خود دچار مشکل هستند، بعضی همین حکم ساده تشبه به کفار نداشتن را رعایت نمیکنند لباسهای تنگ یا خارج از شأن یک مداح میپوشند و کار خود را هم درست میدانند. متأسفانه مرجع اطلاعات بسیاری از مداحان و حتی برخی از روحانیون سرچ گوگل شده است، حتی مقتل را هم از سرچ گوگل به دست میآوردند و همین عدم مطالعه باعث شده تا برخی اطلاعات غلط را به مخاطب خود انتقال دهند.
به هر صورت در این کتاب شانزده عنصر مقتل شناسی بررسی شده است. در جلد دوم آن از دلایل «ما رایت الا جمیلا» گفتم. آیت الله جوادی آملی بر این کتاب تقریض کردند. در این کتاب ۶۰۰ صفحهای چند عنصر مهم و اساسی از ۱۰ عنصر مقتل شناسی را تشریح کردم و همه مطالبی هم که بیان شده بر اساس مبانی دینی، فقهی، روایی و قرآنی بوده است.
کتاب دیگری که جلد سوم همین مجموعه است کتاب فنون مداحی و روضه خوانی است که در آن از فن فهرست کردن، فن گریز، فن روانشناسی زیبایی، اخفا و اظهار خواندن در روضه خوانی و غیره گفتم. این مجموعه سه جلدی شامل چند هزار صفحه است. متأسفانه متولیان ببارها قول مساعدت دادند هنوز یک ریال هم کمک نکردند، مسئولی دیگر قول کاغذ دادند که آن هم محقق نشد، رئیس یک مجموعه شهرداری تهران کلی از کتاب تعریف کردند اما الان دو ماه است که جواب تلفن من را هم نمیدهند. اما دو خانم و دو تا خواهر شجاع آمدند پای کار و ویراستاری این کتاب را پذیرفتند. برای این کتاب پیش فروش هم گذاشتیم که چند نفر از مداحان نفر آمدند و هر کدام با یک میلیون تومان کتاب را پیش خرید کردند. دو کتاب دیگر هم در حوزه اهل بیت (ع) تألیف کردم. یکی از این کتابها خلاصه آن مجموعه سه جلدی و با عنوان «چه بخوانیم» است. برای این کتاب هم از یک طلبه خواستم تا منابعش را جمعآوری کند. کتاب برای راحتی کار مداحان و روحانیون در قطع کوچک و جیبی است.
متأسفانه ما در کشور مشکل عزم داریم، عزم جدی در خیلی از امور و حوزهها دیده نمیشود، به خصوص حوزههایی مانند اقتصاد، خودرو، فرهنگ و امثال آن با ضعف عزم مواجه هستند. در خصوص مداحی هم به نظرم شاید فقط بنیاد دعبل با همه گرفتاریهایی که دارد، باز هم کارش را درست انجام میدهد. اما بقیه تشکلها خیلی فعال نیستند و گویی فقط یک اسم دارند، ضربهای که تشکلهای مختلف به جامعه مداحی زدند، ضربه سختی است که راحت نمیتوان جبران کرد. از وقتی که این تشکلها ایجاد شد مجامع الذاکرین کمرنگ شد، برخی ازمجامع ۵ هزار جمعیت داشت، ماه رمضانها جا برای نشستن نبود، جلسات آقای اکبرزاده مشهد جا شاید نبود، البته خود آقای اکبرزاده هم کاریزما داشتن اما به هر نحو مجمع کارش را درست انجام میداد اما متأسفانه تشکلها حتی همان بسیج مداحان که من خودم راه انداختم، اخلال در کار ایجاد کرد.
من از روز اول هم با این کار مخالف بودم، معتقدم هیأت رزمندگان به تمام هیئات کشور لطمه زده است، از وقتی هیأت رزمندگان رو آمد هیأتهای شهرها و استانها به صورت نیمه تعطیل درآمدند، الان خود هیأت رزمندگان هم اینطور شده است. طوری که الان وقتی برنامهای میگیرند زیاد رسانهای نمیکنند، مراسم دعای ندبه شأن ازنظر کمّی تقلیل پیداکرده است، این را از آمار صبحانههایی که آماده میکنند، میگویم. در حالی که برخی جلسات هفتگی در هیأتها بیش از سیصد نفر حضور دارند، آنها نه رسانه دارند، نه امکانات خاص دیگری.
مداحی که صرفاً برای رفع تکلیف باشد نیز اثری نخواهد داشت، از آن بدتر زمانی است که مداح به قصد خودنمایی بخواند. گاهی هیأتها یا مداح اینقدر درگیر بنر و پوستر و تبلیغات میشوند که از اصل کار مداحی و برگزاری هیأت غفلت میکنند. گاهی هم این حجم از توجه به فرعیات و ظواهر برای پوشاندن ضعفهای اخلاقی و فنی است
*اساسا تعریف شما از فن مداحی چیست و اصلیترین کارکرد فن مداحی را در چه چیزی میبینید؟
رهبر معظم انقلاب درباره مداح و مداحی فرمودند: «مادح خورشید مداح خود است»، در همین جمله کوتاه رازها نهفته است. مداح باید بداند که مدح خورشید میکند. امروز بزرگترین اشکال مداحان ما این است که مداح نیستند و مداحی را فقط برای مداحی انجام میدهند، مانند نمازی که کسی فقط برای رفع تکلیف انجام میدهد. واضح است که چنین نمازی انسان را به معراج نمیبرد. مداحی که صرفاً برای رفع تکلیف باشد نیز اثری نخواهد داشت، از آن بدتر زمانی است که مداح به قصد خودنمایی بخواند. گاهی هیأتها یا مداح اینقدر درگیر بنر و پوستر و تبلیغات میشوند که از اصل کار مداحی و برگزاری هیأت غفلت میکنند. گاهی هم این حجم از توجه به فرعیات و ظواهر برای پوشاندن ضعفهای اخلاقی و فنی است. در گذشته این همه طلاق در جامعه مداحی وجود نداشت اما امروز متأسفانه هست. همه اینها به این دلیل است که ما تعریف درستی از مداحی نداریم.
مداحی چیست؟ آیا صرف اینکه یک نفر برای دیگران بخواند، این مداحی است، اگر این باشد که خوانندهها هم همین کار را میکنند. مداحی چیزی فراتر از خواندن است، مداحی یعنی به درستی معرفی کردن مادح. امام رضا (ع) فرمودند: درباره ما چیزی از خود نگویید، بلکه همان را بگویید که ما راجع به خودمان گفتیم. داستان جالبی در این باره از امام صادق (ع) نقل شده است؛ شخصی بر امام صادق (ع) وارد شد دست روی سینه گذاشت و گفت السلام علیک یا شریف، شریف صفت و ویژگی خوبی است ظاهراً این فرد حرف بدی نزده بود امام صادق (ع) قبل از اینکه جواب سلام این شخص را بدهند فرمودند برادر کنیه تو چیست گفت ابوعبدالله امام فرمود سلام علیکم یا ابوعبدالله، گفتند ما را به کنیه خودمان بخوانید، از خودتان برای ما کنیه درست نکنید. این برخورد امام اهمیت مداحی و درست سخن گفتن درباره اهل بیت (ع) را میرساند، نمیشود هر حرفی را درباره این بزرگواران زد. فرمودند: «ان امرنا صعب مستصعب» امر ما سخت دشوار است. اما متأسفانه امروز برای خیلیها راحت شده و راحت به این قضیه نگاه میکنند. هر فردی با چند مستمع و یک بلندگو و یک شال گردن و خواندن خود را مداح میداند، اینها خوب است اما کافی نیست. مداحی اهل بیت (ع) امر خطیری است و کسی که پا در این عرصه میگذارد باید از جهات مختلف علمی، اخلاقی و عملی روی خود کار کند. مداحی که میآید در رسانه ملی میگوید مرا به لاک مشکی آن خانم پشت دسته عزایت ببخش، معلوم است که یا چیزی از احکام دین نمیداند یا میداند و اهمیت آن را متوجه نشده است. کسی که لاک میزند جدای از آنکه خود را در پیش نامحرم تزئین کرده که حرام است نماز و طهارتش هم به مشکل برمی خورد، وقتی یک مداح چنین حرفی میزند به طور ضمنی این عمل غلط را تأیید کرده است.
به قول شاعر:
دلم قربانی آن سر که با خنجر کند بازی / به روی نیزه دست افشان، رود تا سر کند بازی
مرا روزی خور خوان خسان کردند و میترسم / در این بازار، زر با حرمت بوذر کند بازی
چو واعظ پایبند صحبت خود نیست، جادارد / که حرمت بشکند، محراب با منبر کند، بازی
خدا فرمود: با جبرائیل دنیا جای بازی نیست / که با انگشتری، یک لحظه پیغمبر کند بازی
مرا در دل به گاه مرگ این یک آرزو باقی است / که ابراهیم دل با آتش محشر کند بازی
خلاصه بگویم، فن مداحی این است که مداح از همه علوم بداند، عربی بلد باشد، چرا که همه کتابهای ما یا ترجمه عربی شده یا از عربی ترجمه شده است. مداح باید بتواند از این کتابها استفاده کند. الان متأسفانه اگر کتاب نفس المهموم را جلوی بسیاری از مداحان بگذارید نمیتوانند بدون غلط از رویش بخوانند. یا کتاب «قَمْقامِ زَخّار وَ صَمْصامِ بَتّار» فرهاد میرزا معتمد الدوله، این کتاب هم کتاب باارزشی است، اما چند نفر با آن آشنا هستند یا میتوانند از رو بخوانند. متأسفانه مداحان ما با کتابهای مرجع آشنایی ندارند. من جایی برای آزمون و تست رفته بودم، به یک نفر گفتم چه کتاب مقتلی خوندی گفت جلد یک و دوی گلچین احمدی، گفتم آن کتاب ده جلد است باید همه اش را میخواندی اما این مقتل نیست. پرسیدم دیگر چه خواندی گفت لهوف گفتم معنی لهوف را میدانی گفت احتمالاً جمع لحاف است، یعنی این بنده خدا اصلاً کتاب را نمیشناسد و فقط یک چیزی شنیده است.
وقتی یک نفر حتی معنی نام کتاب را نمیداند، چطور میخواهد از این کتاب برای مردم نقل کند. به همین دلیل است که میگویم مداح باید با علوم مختلفی که با مداحی در ارتباط است مانند عربی، علم رجال، صرف و نحو و غیره تا حدودی آشنایی داشته باشد. باید با راویان صحیح حدیث و جاعلان حدیث آشنایی داشته باشد تا دچار اشتباه نشود، ما حتی در برخی از کتب حدیثی، احادیث جعلی داریم، مداح باید حواسش به این مسائل باشد، هر حرفی را نقل نکند هر مطلبی که از هر کتابی خواند بلافاصله برای مردم بازگو نکند، کتب مرجع را بشناسد، احادیث و روایات معتبر را بشناسد و از آنها استفاده کند. مداحی که با کتاب و مطالعه سروکار ندارد و محل رجوعش سرچ گوگل است به درد مداحی نمیخورد. توانمندی در این بخش از فنون مداحی شاید از هر بخش دیگری مهمتر و واجب تر است، اگر مداح به لحاظ موسیقی و فن خواندن چندان هم حرفهای نباشد قابل تحمل است اما اینکه حرف بی سند و مدرک بزند و اطلاعات غلط به مردم بدهد با هیچ چیز قابل جبران نیست. البته فنون خواندن و زیبا خواندن هم در جای خود مهم است. ما یک مجموعه آموزشی با عنوان الحان الذاکرین تهیه کردیم که شامل هزار صفحه کتاب و ۷۲۷ ساعت نغمات با ذکر نام دستگاه، آواز یا گوشه مناسب میباشد.
ده هزار نسخه از این مجموعه در سال ۷۰ به فروش رفت. در گذشته اینقدر جلسات مداحی زیاد نبود، شاید در یک روستا یا شهر سالی ده یا بیست روز مجلس مناسبتی محرم یا ماه رمضان بود و تمام میشد. اما الان به هر مناسبتی مجالس برگزار میشود، این شرایط جدید میطلبد که علم و آمادگی مداح هم صد برابر قبل شود. البته بعضی از مناسبتهایی که جدیداً باب شده هم جای تردید دارد و مداحان باید حواسشان به این مناسبت سازی ها باشد. آیا اینها را امام صادق (ع) گفته امام باقر (ع) گفته، خب اینها بدعت است. مداح باید حواسش به این موضوعات باشد و درگیر بدعتها و رسم و رسوم من درآوردی نشود. باید مداحان و علمای تراز گذشته را الگوی خود قرار بدهیم، آنها چطور رفتار کردند ما هم راه آنها را برویم، نقل است به مرحوم قاضی نور الله شوشتری ایراد گرفتند، سه سال منبرش را تعطیل کرد رفت تحقیق و مطالعه کرد حتی به هند رفت و در یک کتابخانه در هند منبع حرفی را که راجع به امام حسن عسکری (ع) زده بود پیدا کرد، برگشت و به مردم گفت این سند حرفی است که من درباره امام زدم، این شیوه و رفتار اهمیت مساله را میرساند، ضمناً سختی کار را هم میرساند. مداح باید وقتی حرفی میزند معتبر باشد، باید طوری حرف بزند که مردم بتوانند روی حرفش حساب کنند و بدانند که حرف بیخود و بی سند نمیزند.
ادامه دارد…
کد خبر 6096420